خرمن از کرگی دم نداشت


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 11 آذر 1394
بازدید : 221
نویسنده : جاذبه وب

خرمن از کرگی دم نداشت

یهودی مسلکی به زن مرد فقیری نظر سوءداشت.مرد فقیر برای گرفتن وام رفت نزداین مرد یهودی ومبلغی پول گرفت که در زمانی مشخص به او برگرداند. مرد یهودی که می دانست این توان برگرداندن پول را بموقع ندارد ،شرط گذاشت که در صورت نداشتن پول دو سیر از گوشت بدن مرد فقیر را با کار از بدنش جدا کند.چند روز که از موعد باز پرداخت پول گذاشت مرد یهودی با کارد تیزی رفت سراغ بدهکار ،که بدین طریق مرد فقیر ترک شهر ودیار خود کرده وبه منظور پلید خود برسد.مرد فقیر موقعیکه طلبکار را با کارد دید فرار کرده رفت در کنیسه ای که در معبد را روی خود بسته واز شر برهکار خلاص شود.طلبکار فرصت نداده وطلب کار را در کنیسه دنبال کرد .آنهم پله پشت بام را گرفت ورفت روی بام معبد،یهودی سمج رها نمی کرد ودنبال او رفت بدهکار چاره ای جز اینکه خود را بپائین پرت کند نداشت.ولی از شانس بد او وقتی خود رابه پائین انداخت افتاد روی مردی گداکه آن پائین خوابیده بود وپیر مرد بیچاره در دم جان به جان آفرین تسلیم کرد پسر گدا که ان طرف خوابیده بود بلند سراسیمه بدنبال قاتل پدرش که او را دستگیر کند.طلبکار هم خودش را رسانده ودو نفری بدنبال مرد فقیر.مرد فقیر وقتی دید مدعی دو تا شد .وخطر زیاد تر فرار کرده رفت در کوچه پس کوچه های شهر که خود را از دست آنها خلاص کند.با این تصمیم مسیر خود را کج کرده ورفت داخل یکی از کوچه های فرعی آن دو نفر هم بدنیالش تا رسیدند به کوچه ای که خیلی تنگ بود ودونفر بسختی از کنار هم عبور می کردند.از قضا زن آبستنی از روبرو می آمد که مرد فقیر بهم خورده وزن نقش زمین شد ودر اثر ضربه بچه اش سقط شد.شوهر زن از راه رسید وتعداد تعقیب کنندگان سه نفر شدند.مرد فقیر هراسان فرار می کردوآن سه نفر هم بدنبالش .از کوچه پس کوچه ها وارد دشت شد ودر این فاصله مقداری از آن سه نفر دور تر شد، که رسید به کشاورزی که خرش در گل فرو رفته بود.با خود گفت باو کمکی کنم تا خرش از گِل نجات پیدا کند شاید به خاطر این کمک فرجی حاصل واز دست این سه نفر خلاص شود.با نیت کمک دُم خر را گرفت که خر را از گُل بیرون بیاورندو از شانس بد دُم خر کنده شد وخر همچنان در گِل بود .در همان حال سه نفر رسیدند وصاحب خر هم به آنها اضافه شد ومرد فقیررا دستگیر کرده بردند نزد قاضی.مرد فقیر موقعیکه وارد محکمه شد با چشم وابرو به قاضی فهماند که اگر از من طرفداری کردی سبیلت را چرب می کنم.قاضی هم بدون توجه به اینکه متهم چیزی دارد یا نه بنا را بر حمایت از متهم گذاشت واولین شاکی را خواست که در پشت جایگاه قرار بگیرد.

مرد یهودی در پشت جایگاه قرار گرفت.وسر گذشت خود را شرح داد وآخر هم شرطی که گذاشته بودند که اگر بدهکار نتواند بدهی خود را بدهد طلبکار حق دارد دو سیر از گوشت بدن بدهکار را با کارد بِبُرد.

قاضی دستور داد تا کاردی آوردند داد دست مرد یهودی وبه مرد فقیر گفتبیا جلو تا دوسیر گوشت بدنت را ببرد.یا اینکه باید بدهی او را بدهی.وبه مرد یهودی هم گفت اگر نتوانستی دو سیر گوشت را جدا کنی ،یعنی اینکه اگر مقداری از دوسیر کمتر یا زیادتر بود به همان مقدار بدهکار می تواند گوشت بدنت را ببرد.طلبکار دید نمی تواند دقیق دوسیر از گوشت بدن او جدا کند وبالاخره مقداری بیشتر یا کمتر می شود واز حق خود گذشت کرد.

قاضی گفت:دومین شاکی بیاید  پشت جیگاه.پسر گدا آمد پشت جایگاه.قاضی گفت شکایتت چیست؟گفت:پدرم پشت دیوار معبد خواب بود که این آقا (متهم) خود را از بالای بام روی او انداخت وباعث مرگ پدرم شد.

قاضی گفت :باید قاتل بدست پسر مقتول قصاص شود بدین صورت که پسر مقتول از بالای بام معبد خود را روی قاتل بیاندازد تا قاتل به قصاص برسد.پسر مقتول دید اگر خود را از بالای بام پرت کند معلوم نیست که دقیقاً روی قاتل بیافتد از آن گذشته ممکن است خودش کشته شود لذا از حق خود گذشت.

قاضی:شاکی بعدی

شوهر زن که بچه اش سقط شده بود رفت پشت جایگاه وشرح سقط شدن بچه اش را بیان کرد.قاضی گفت... شوهر زن دید قاضی بی حیاگی را از حد گذرانده وبهتر است سکوت کرده خود را از این مهلکه نجات دهد.

قاضی :شاکی بعدی .مردی که دُم خرش کنده شده بود همانطوریکه در حال فرار بود دَمِ در خروجی دادگاه با فریاد می گفت :آقای قاضی،آقای قاضی.«خرمن از کُرگی دم نداشت»




مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جاذبه و آدرس webattraction.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com