A0:  سخنی با سهراب...


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 14 آذر 1394
بازدید : 168
نویسنده : جاذبه وب
حرفها دارم با تو ای دوست که میخوانی از طلوع سبز اقاقیها , من اتاقی

دارم , در ذهنم که نامش آرزوست که در آن حوض نقاشی تو پر ماهی

ست.تو در اینجا نیستی اما با تو سخن میگویم , زندگی با سخن تو در آن

وقت عشق بود حوض موسیقی بود و چه خوب است که نیستی اکنون,

زندگی خواب خوش بیدارهاست, زندگی بدتر از مرگ درخت عشق است تو

زنی را دیدی کوفتن نور در هاون کارش بود چه بسا من کسانی دیدم که

ورا آب نبود عشق نبود نان نبود چه رسد در طلب نور رود,شاعران حوصله

خویش ندارد چه رسد بر گل سوسن بگویند (شما) , من کسانی دیدم علم

و عشق و فقه داشت و فقط بارش بود و در این جا و مکان عشق چون بوته

بی جانِ گُلِ(ناز) شد, گلفروش بیکار است چون در اینجا از عشق تعبیری

به جز هُوس و امیال نشود, اما آن قطار سنگین چه بس پولدتر است,

 

القصه بیا تا با هم قایقی ساخته و با دوستان دل از این مردم بی عشق

بکنیم برویم تا خورشید برویم تا نفس گرم درخت برویم تا لبخند.....

Amirhossein




مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جاذبه و آدرس webattraction.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com
cache01last1496867965